قورباغه، قسمت پانزدهم؛ قهرمان احمق در جهنم خاموش! - تنها پیامک

جهت دریافت خدمات طراحی بیرونی ویلا با گروه ساختمانی آبان در ارتباط باشید. گروه آبان با سالهای تجربه طراحی معماری و ساخت و مشارکت در پروژه های ساختمانی ویلا و باغ کوچک و بزرگ بهترین انتخاب جهت مشاوره و اجرا میباشد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است: من تنها کسی هستم که تو این برهوت به فکر به دست آوردنم نه از دست دادن. بدستش میارم؛ چون بهش احتیاج دارم. می خوامش؛ چون لایق بدست آوردنشم. رامین باز هم نمی میرد. او از آب دریا هم می گذرد و باز به فرانک می رسد. نبرد به دست آوردن قورباغه در خاک ایران به نفع شمس آبادی به انتها می رسد و نوری و باندش از بین می فرایند. رامین، اما نمی تواند یک دم از خیال قورباغه بیرون بیاید.

میل به دست آوردن این مواد انتها رامین را راهی تایلند می نماید، به این امید که بذر گیاه آن را بیابد و برای کشتش اقدام کند. تمام سرمایه ای که فرانک دارد، پشتوانه آخرین خیز رامین برای به دست آوردن مواد می گردد. اما پا گذاشتن در تایلند ماجرا های خاص خودش را دارد. ماجرا هایی که برای رامین قابل پیش بینی نیست. رامین و فرانک آخرین کوشش های مذبوحانه خودشان را هم در خاک تایلند می نمایند؛ اما آن ها از گنگستر های تایلندی هم مانند ایرانی ها شکست می خورند. پای فرانک تیر می خورد و پول هایشان هم به باد می رود. رامین در نهایت با خوش شانسی پیروز می گردد پول های فرانک را پس بگیرد؛ اما خودش هم مجروح می گردد و...

داستان مردی که هم خودش و هم اطرافیانش فکر می نمایند او از ذهنی خارق العاده برخوردار است، نقشه های پیچیده و شومی می گیرد و همه را با ذهنش به جان هم می اندازد و کنترل شان می نماید. اما این نابغه شاعر، این همه کاره همه چیز دان، این باهوش غیرقابل اعتماد که همه را تحت تاثیر حضورش قرار می دهد و همه را مرعوب می نماید، در کارنامه اش چیزی جز شکست ندارد. به گزارش خبرنگاران، رامین با نریشن های شاعرانه بی سر و تهش و با نگاه های خیره و اخم صورتش در تمام طول سریال خودش، کاراکتر های دیگر و مخاطبان را فریب می دهد که فرد باهوشی است. فردی با هوش سیاه. اما آن چه از او دیده می گردد، چیزی به جز اشتباه های پی در پی و شکست همه نقشه هایش نیست.

رامین سرنوشتی همچون خود سریال قورباغه دارد. سریال قورباغه هم در تمام طول جهت پانزده قسمتی اش شمایلی از هوشمندی و ذکاوت از خودش و کاراکتر اصلی اش می سازد؛ اما همانطور که کاراکتر اصلی با پیچیده نمایی و خاص جلوه دادن خودش در نریشن ها نهایتا خود واقعی اش آشکار می گردد و ضعف و توان کمش جلوه گر می گردد، سریال قورباغه نیز در قسمت انتهای با سرهم کردن انتها بندی سریال خودش را تا حد زیادی پایین می کشد. نقطه قوت سریال قورباغه در قسمت های گذشته خوب نوشته شدن کنش ها میان کاراکترهایش بود؛ اما در قسمت انتهای و در مهم ترین بخش این سریال کنش میان رامین و فرانک، اردشیر و تایلندی ها به ساده انگارانه ترین شکل ممکن صورت می گیرد.

اردشیر بدون این که انگیزه کافی برای همراهی با رامین را داشته باشد، او را در نقشه های احمقانه اش همراهی می نماید. نقشه ربودن دختر گنگستر ایتالیایی و اجرای آن هم با سهل انگاری و فقط برای این که کار انتها بندی راه بیافتد، پیش می رود.

به گزارش خبرنگاران، در نهایت سریال قورباغه بعد از آغاز بد؛ اما ادامه خوب و امیدوار نماینده اش در نهایت بد تمام شد. اما در این میان دستاورد های مهمی هم داشت. قسمت های میانی سریال و کشمکش های میان رامین و نوری از نکات ماندگار قورباغه در ذهن مخاطب است. ایده بلند پروازانه مخدر قورباغه و بست و گسترش دادنش در سریال نیز از شجاعتی بود که هومن سیدی برای مطرح کردن این ایده در دنیا راکد درام ها و سریال های ایرانی به خرج داد. شاهکار فیلم برداری و قاب بندی پیمان شادمانفر نیز بار دیگر در قورباغه جلوه می نماید و این سریال را به لحاظ بصری در صندلی بهترین ها در میان سریال های ایرانی قرار می دهد.