معنی ضرب المثل فارسی؛ گربه تنبل را موش طبابت می نماید - تنها پیامک

تاریخچه ضرب المثل گربه تنبل را موش طبابت می نماید

از قدیمی ها این گونه نقل شده است که پیرزنی در دهکده ای زندگی می کرد. او تنها بود و همسرش از جهان رفته بود. پیرزن 2 عدد گربه خوشگل و زیبا به نام های ملوس و عروس داشت.

ملوس گربه ای بسیار تنبل و بی عرضه بود و همواره کنار پیرزن می نشست و مظلومانه به او نگاه می کرد تا غذایی از او بگیرد و بخورد. اما عروس برعکس او خیلی باهوش و تیزهوش بود و موش ها از دست او در امان نبودند. چرا که هر روز برای خود موشی می گرفت و دلی از عزا درمی آورد.

همواره در خانه پیرزن، موش ها رفت و آمد داشتند و هر زمان که عروس را می تماشاد در گوشه ای پنهان می شدند. ولی با تماشا ملوس مسرور شده و زمانی که او به خواب می رفت به راحتی در آنجا بازیگوشی می کردند.

روزی چند موش زبل در یکی از اتاق های خانه پیرزن قدم می زدند که چشمشان به ملوس افتاد. نزدیک او رفتند و متوجه شدند که خواب است. یکی از آن ها فکری به ذهنش خطور کرد و به بقیه موش ها گفت که باید بین عروس و ملوس تفرقه ایجاد کنیم تا از شر عروس برای همواره رهایی یابیم. سپس تعدادی موش قلچماق را مامور این فتنه کردند.

فردای آن روز ملوس خیلی حالش بد شد و از دوستانش طلب یاری کرد. موش ها از این ماجرا باخبر شدند و فورا نزد ملوس آمدند تا برای درمان بیماری او راه حل ای بیاندیشند. در این حین پیرزن با یکی از دوستانش به خانه بازگشت. دوست پیرزن ناگهان چشمانش به موش ها افتاد و با تعجب از پیرزن پرسید که چرا این موش ها در کنار ملوس جمع شده اند؟ پیرزن که اوضاع و احوال گربه اش را می دانست لبخندی زد و گفت:

ملوس کمی ناخوش احوال است و همه این ها به خاطر تنبل بودنش است. این موش ها برای طبابت او به اینجا آمده اند!

دوست پیرزن نیشخندی زد و گفت:

گربه تنبل را موش طبابت می نماید.

سپس پیرزن ملوس را برداشت و نوازشش کرد.

این داستان رفته رفته به صورت ضرب المثل بر سر زبان ها افتاد.