پنج عادت برای ساختن یک امپراتوری کوچک - تنها پیامک

خبرنگاران| شاید این کار در آغاز، نه تنها عالی به نظر نرسد، بلکه فکر کنید کار پوچی است. من در توئیتر بسیاری از افراد پیروز را دنبال می کنم و هر روز توئیت هایشان را می خوانم.

به گزارش خبرنگاران؛ یک نکته نظرم را جلب کرد: هریک از آن ها امپراتوری های کوچک شان را در ساعات غیرکاری ساختند. هیچ یک از آن ها ناگهان کارش را رها ننموده است. هیچ جرقه ای ناگهان در فکر شان زده نشده است که رقیبی برای فیسبوک بسازند. دوست ایلان ماسک نبوده اند. جِف بِزوس برترین نصیحت عمرش را برایشان بازگو ننموده است.

کی های (Khe Hy) هم مثل من یک خالق کوچک است. او در توئیتر حدود 14000 دنبال نماینده دارد. پیش از اینکه شغلش را در بلَک راک (BlackRock) ترک کند، آغاز به نوشتن خبرنامه ای کرد به نام رادریدز (RadReads). حالا 300 نسخه از آن خبرنامه با چندهزار مشترک دارد. شاید پیروزیت چشمگیری به نظر نرسد، اما مخاطبان او برپایه ابرطرفدارن خبرسازی نظیر مدیران صندوق های سرمایه گذاری تامینی جذب شدند. من اعتقاد دارم واژه بزرگ را به طرز احمقانه ای گنده نموده اند. اگر 100 نفر هم از کار شما حمایت نمایند برای تغییر زندگی تان کافیست.

کی های احتیاج ندارد دوباره به همان کار عادی برگردد، چون او در ساعات غیرکاری، زمانی که هیچ کس نظاره گرش نبود روی پروژه اش کار کرد. پیروزیت او نتیجه تمرکز کردن روی عادت هاست نه اهداف.

اگر از شکست می ترسید، در سکوت کوشش کنید. خلوت تان را مانند دیگران ناچیز نشمارید.

1. محتوای بسیار ساده فراوری کنید

عادتِ فراوری محتوا نوید نمی دهد نویسنده پیروز یا شاخ یوتیوب خواهید شد. این عادت در ابتدا پُر از آشفتگی است.

محتوا فکر شما را به این سوق می دهد که فکر کنید:

- به چه چیزی علاقه دارید

- مخاطب به چه چیزی اهمیت می دهد

- زمان خود را کجا متمرکز کنید

ایده های من فانتزی هستند. نیمی از اوقات چیزی که فکر می کنم خوب است، جفنگ از آب درمی آید. امپراتوری برپایه ایده ها ساخته می گردد. تفکرتان را تایید کنید و به اثبات برسانید.

برترین جا برای آغاز کار با محتوا، توئیتر است و به ذره ای کوشش هم احتیاج ندارد. وقتی من درعرض 3 دقیقه بتوانم یک پست یک خطی بنویسم، پس شما هم می توانید. یک جمله می تواند به تیتر تبدیل گردد. یک تیتر می تواند به عنوان یک لیست تبدیل گردد. یک لیست می تواند به یک پست 1300 حرفی در لینکداین تبدیل گردد. یک پست 1300 حرفی می تواند به پست یک وبلاگ تبدیل گردد. پست وبلاگ می تواند به یک ویدیوی کوتاه تبدیل گردد و یک ویدیوی کوتاه می تواند به یک مستند 2 ساعته تبدیل گردد. جاده هایی که محتوا قادر به هموار کردن آنهاست، پایان ندارند.

2. مثل ارشمیدس خیالبافی کنید

وقتی فهمیدم متفکران بزرگی مانند ارشمیدس؛ ریاضیدان یونانی، کشفیات کلیدی خود را مدیون پرداختن به کار های دنیوی نظیر ماشین سواری، پیاده روی یا حمام کردن دانسته اند، برق از کله ام پرید.

استراحت کردن گاهی اوقات می تواند همان شانس بزرگ پیروزیت را به شما بدهد.

کار های پیش پاافتاده روزمره به شما اجازه خیال پردازی می دهند. خیال پردازی عادتی است که به واسطه آن، افکار نامرتبط درهم می آمیزند تا به یک جرقه تبدیل شوند. وقتی گرفتار یک کار یکنواخت باشید، قدرت خیال پردازی ندارید. برترین زمان خیال پردازی وقتی است که فکر تان را خالی نموده اید و تلفن همراه را کنار گذاشته اید.

زیر دوش، موقع ظرف شستن یا درحالی که از پشت پنجره به بیرون خیره شده اید، رویا پردازی کنید. امپراتوری های کوچک در همین لحظات به ظاهر ساده شکل می گیرند.

3. فرایند ای را برای تفریح از ابتدا تا پایان مستند کنید

کار هایی که از پس انجام دادنشان برمی آیید همان رویکرد های ساختن هستند که معمولا آن ها را دست کم می گیرید.

من سال ها فکر می کردم نوشتن در وبلاگ وردپرس واضح است. فکر می کردم لینکداین راه واضح پیدا کردن مشتری برای محصولی است که هنوز آن را نساخته اید یا برترین جا برای شبکه بندی کردن راستاِ یافتنِ شغل بهتر یا کارفرمایی است که با من بهتر رفتار کند. فکر می کردم انتشار کتاب های الکترونیکی (eBook) واضح است. حدس بزنید! چیزی که شاید فکر کنید واضح است، قرار نیست صددرصد واضح باشد.

برترین جا برای آغاز، کار روزانه تان است، همان فعالیت ها یا وظایفی که هر روز در محل کار انجام می دهید. کسانی که در جای شما نیستند می خواهند سیرتاپیاز انجام همان فعالیت ها را بدانند.

وقتی تجربیات تان را با دیگران به اشتراک بگذارید، به طور تصادفی درحال آموزش دادن هستید. آموزش دیگران پایه و اساس بسیاری از امپراتوری های کوچک است. من مدرسه ای ساختم که نحوه استفاده از رسانه های اجتماعی را به افراد خلاق آموزش می دهد، از وُرک فلویی (Workflowy) برای مستند کردن ایده هایم استفاده کردم. سپس این جسارت را به خودم دادم که فکر کنم این ایده برای انتشار و ارائه به کسانی که می خواهند راستا یادگیری رسانه های اجتماعی را کوتاه نمایند، به مقدار کافی خوب است.

توصیه: کل فرایند را مستند کنید. تمام توضیحات اضافه را حذف کنید. مردم وقت و حوصله ندارند برای یادگیری یک مهارت ساده بیش از 100 ساعت وقت صرف نمایند.

4. برای راستا های نو در تقویم خود برنامه ریزی کنید

اگر ردپایی از عادت ها در تقویم تان نباشد، بی فایده ست. این جمله را دوبار بخوانید.

عادتی که جایی در تقویم شما نداشته باشد، خیال باقی می ماند. عادت های من در ساعات غیرمعمول و غیرکاری، راستا های نو زندگی من هستند. وقتی برای راستا های نو برنامه ریزی می کنید، راه های جایگزین را به روی خودتان باز می کنید.

من درحال حاضر مشغول برنامه ریزی برای دو راستا نو هستم: شبکه سازی و سخنرانی عمومی. برنامه سخنرانی عمومی با آمدن پاندمی کرونا برباد رفت و مهارت های ارتباطی من به نقطه صفر بازگشت. راستش را بخواهید می ترسم از این که جلوی همکارانم بایستم و ایده ام را با آن ها به اشتراک بگذارم یا بصورت نوشتار پرسش وپاسخ راه بیاندازم.

از نتیجه نگرفتن از برنامه هایم ناراحت نیستم. چرا؟ وقتی مهارتی را یاد می گیرید، اما فرصت استفاده از آن پیش نمی آید، حداقل می دانید مهارت سرجای خودش است و فرصت دوباره پیش خواهد آمد و پیشرفت شما در گذشته ثابت شده است.

راستا نو دوم من شبکه سازی است. پاندمی از من یک خرچنگ گوشه نشین ساخته است. من به ندرت از غارم بیرون می آیم. مهارت های اجتماعی من درحال حاضر به مقدار مسدربین است. راستا تازه ای که درپیش گرفته ام اینست که هر هفته نصف روز را به معاشرت با دیگران اختصاص بدهم.

توصیه: برای ساختن یک امپراتوری کوچک به دیگران احتیاج دارید. پس، برای دیدار با افراد نو و ایجاد روابط تازه برنامه ریزی کنید.

5. عادت 20 دلاری خود را پیدا کنید

پول اعتبار است. پول پتانسیل تان را به شما نشان می دهد.

عادت 20 دلاری من فروش یک کتاب الکترونیکی بود. شاید عادت 20 دلاری شما فروش کیک، جذب یک مشتری آزاد، نوشتن پست به نام شخص دیگری در یکی از رسانه های اجتماعی، انتشار یک دوره آموزشی 60 دقیقه ای یا انجام یک جلسه مربیگری باشد.

وقتی از یک عادت نو مقداری پول به دست بیاورید، فکر شما تصدیق می نماید که احمق نیستید و شایستگی ساختن یک امپراتوری کوچک را دارید. عادت 20 دلاری به شما مسئولیت هم می دهد. کسی در جایی از این جهان هست که به آن چه که شما یاد گرفته اید احتیاج دارد و حاضر است برای یاد گرفتن آن به شما پول بدهد.

نگویید احساس مسئولیت نمی کنم. هیچ کس نمی خواهد غریبه ای را ناامید کند که می تواند به سراغ رسانه های اجتماعی رفته و درباره مزخرف بودن تجربه 20 دلاری اش با امپراتوری کوچک شما بنویسد. پس خلق عادت با داشتن مسئولیت ذاتی ساده تر است.

این پند را نباید فراموش کنید: مردم برای چیز های ساده هزینه می نمایند.

چگونه عادت های ساعات غیرکاری را انتخاب کنیم

ساده ترین راه پیدا کردن عادت های ساعات غیرکاری، نوشتن درباره یک روز ایده آلتان است. فرض کنید کارفرمای کنونی شما پیشنهاد پیش پرداخت حقوق پنج سال را به شما داده و از شما خواسته هیچ کاری انجام ندهید، آن وقت چه کار می کنید؟ درباره اش فکر کنید و با ذکر روز و ساعت کار هایی را ممکن بود انجام بدهید بنویسید.

سپس آزمایش کنید. متنی را که نوشتید بعد از ساعات کاری روزانه، بازی کنید. به حس و حالتان توجه کنید. ببینید کدام عادت ها نتایجی را به بار می آورند که به آن ها افتخار می کنید. دقت کنید کدام عادت ها به شما انرژی می دهند و کدامشان انرژی شما را تخلیه می نمایند.

وقتی این عادت ها شکل گرفت، روی آن ها کار کنید. برای آن ها در تقویم تان برنامه ریزی کنید. برای آغاز، روزانه کمتر از یک ساعت برای آن ها وقت بگذارید. به مرور طوری روی آن ها کار کنید که درنهایت، هرچه جلوتر می روید بیش از قبل برای آن ها در برنامه ریزیتان وقت می گذارید.

زمانی که از کارکردن مستمر روی آن عادت ها به اطمینان برسید، آن ها به مهمترین هدف برای ساختن امپراتوری کوچک شما تبدیل می شوند. امپراتوری های کوچک این گونه است که ساخته می شوند و به شکل ماهرانه ای زندگی شما را متحول می نمایند.

منبع: entrepreneurshandbook