آیا درون و بیرون می تواند جایگزین مناسبی برای فرنچایز داستان اسباب بازی باشد؟
به گزارش تنها پیامک، استودیوی انیمیشن سازی پیکسار با نمایش اولین قسمت از مجموعه داستان اسباب بازی (Toy Story) در اواسط دهه 1990 به موقعیتی طلایی دست پیدا کرد. این فیلم تنها شروع یک فرنچایز فوق العاده محبوب و یکی از پیروز ترین مجموعه های انیمیشن تاریخ سینما بود و حالا این استودیو ممکن است جایگزینی برای این فرنچایز پیدا نموده باشد. این انیمیشن کمدی محصول 1995 به کارگردانی جان لستر شخصیت های نمادینی مانند وودی (تام هنکس) و باز لایتیر (تیم آلن) و داستانی دلنشین درباره پسری را به جهانیان معرفی کرد که عاشق اسباب بازی هایش است و اسباب بازی هایش هم به او علاقه دارند. پس از اکران داستان اسباب بازی پیکسار سه فیلم دیگر منتشر کرد و حالا مشغول برنامه ریزی برای قسمت پنجم است.
به نظر می رسد استودیوی انیمیشن سازی پیکسار که در سال 2006 به وسیله دیزنی خریداری شد، هنوز برای کنار گذاشتن فرنچایز داستان اسباب بازی آماده نیست. با این حال اگر این شرکت بخواهد از اشباع بیش از حد بازار با داستان های وودی و باز جلوگیری کند، پیکسار به راحتی می تواند به سراغ یکی دیگر از مالکیت های فکری (IP) خود برود که می تواند به مقدار مجموعه داستان اسباب بازی پیروز باشد. این استودیوی انیمیشن سازی سال ها است برای تکرار دستاوردهای اولین فیلم پیکسار به کارگردانی لستر، به ساخت دنباله ها مشغول بوده و شاید پایان در فیلمی محصول سال 2015 آنچه را که به دنبالش بوده پیدا نموده باشد.
شباهت های انیمیشن های داستان اسباب بازی و درون و بیرون
با اینکه پیکسار تا به امروز تنها یک داستان از درون و بیرون را روایت نموده (و به زودی شاهد دومین قسمت آن خواهیم بود)، این مالکیت فکری پتانسیل تبدیل شدن به یک فرنچایز بزرگ در حد و مقدار داستان اسباب بازی را دارد. زمزمه هایی در خصوص ساخت دنباله های بیشتر پس از درون و بیرون 2 به گوش می رسد و برنامه احتمالی برای آن ها شباهت هایی به اولین فرنچایز محبوب پیکسار دارد. امی پولر صداپیشه شخصیت شادی در انیمیشن های درون و بیرون و درون و بیرون 2 در مصاحبه ای با امپایر درباره ایده اش برای ساخت دنباله های بیشتر (شامل قسمت های سوم، چهارم و پنجم) گفت:
ایده های امی پولر برای قسمت های سوم، چهارم و پنجم درون و بیرون برای آینده پیکسار امیدوارنماینده است، چرا که مسیری مشابه با داستان اسباب بازی را دنبال می نماید. سه فیلم اول مجموعه داستان اسباب بازی بر روی اندی تمرکز داشتند که در حال بزرگ شدن بود و دنباله دوم آن بیشتر روی اتفاقاتی که برای اسباب بازی ها می افتد و زمانی که صاحبشان به کالج می رود متمرکز بود. اگر درون و بیرون هم همین مسیر را دنبال کند، هر قسمت تازه از این فرنچایز با تمرکز بر مراحل مختلف زندگی رایلی، هم منحصربه فرد و هم آشنا خواهد بود و در هر کدام احساسات تازهی معرفی خواهد شد. در نتیجه درون و بیرون به راحتی می تواند به عنوان یکی از پیروز ترین فرنچایزهای پیکسار جایگزین گردد.
انیمیشن درون و بیرون از زمینه احساسی مشابهی با داستان اسباب بازی استفاده می نماید
هرچند داستان اسباب بازی درباره اسباب بازی ها و ارتباطشان با صاحبشان است و درون و بیرون احساسات درون یک دختر جوان را دنبال می نماید، اما داستان هایشان شباهت های زیادی با هم دارند. شادی تا حدودی شبیه شخصیت وودی در داستان اسباب بازی است. هر دوی آن ها رهبرانی هستند که اولویت اصلی شان مراقبت از صاحبانشان (اندی و رایلی) است، حتی زمانی که گاهی نمی دانند چه چیزی واقعا به صلاح آن ها است. هر دو فیلم روی موضوعاتی تمرکز می نمایند که به بزرگ شدن و رها کردن باورهای گذشته در حین یادگیری بیشتر درباره جهان (و خودشان) ارتباط دارند.
شباهت های تماتیک بین داستان اسباب بازی و درون و بیرون (با حفظ ویژگی های منحصربه فردشان) این نظریه را تقویت می نماید که فیلم دوم می تواند به یک فرنچایز پیروز تبدیل و جایگزین پرفروش ترین مجموعه پیکسار گردد. هر دو فیلم، درست مانند داستان اسباب بازی، به سراغ احساسات و تجربیات دوران کودکی مخاطبان می روند. تماشای فیلم هایی که با آن ها ارتباط برقرار می کنیم (چه در خصوص اسباب بازی های سخنگو باشد و چه در خصوص احساساتی که هر کدام شخصیتی منحصربه فرد دارند) برای بیشتر مخاطبان لذت بخش است. پس از 13 سال کوشش برای ساخت دنباله هایی به غیر از داستان اسباب بازی که به همان مقدار پیروز باشند، پیکسار بالاخره با درون و بیرون به نتیجه رسید. تنها کاری که این استودیو باید انجام می داد، الهام گرفتن از داستان اسباب بازی بود.
فروش گیشه درون و بیرون آن را به جانشین شایسته ای برای پیکسار تبدیل می نماید
پیروزیت بزرگ فرنچایز داستان اسباب بازی در مجموع فروش گیشه تک تک فیلم هایش (که به بیش از 3 میلیارد دلار می رسد) به خوبی مشهود است. با نگاهی به عایدی درون و بیرون می توانیم ببینیم که چگونه این پتانسیل را دارد تا به فرنچایز محبوب تازه تبدیل گردد. درون و بیرون با فروشی معادل 858.8 میلیون دلار و دریافت تحسین گسترده منتقدان به خاطر فیلمنامه، داستان منحصر به فرد و صداپیشگی هایش، باعث شد تا پیکسار ساخت دنباله ای را سفارش دهد که قرار است به زودی در سینماها اکران گردد و به احتمال زیاد در گیشه پیروز خواهد بود. پیکسار بعد از داستان اسباب بازی در ساخت دنباله ها چندان پیروز نبوده است، اما این روند بدون شک با درون و بیرون 2 (و دنباله های احتمالی دیگر) تغییر خواهد نمود.
منبع: screenrant
منبع: دیجیکالا مگ